گرحلقه دربرمن تنگ شود نا آرام
شعر میگویم وازتودارم صدکام
سبزپرچرمی وهیهات گوبیش نیست
این دولت محصور به این گنبدفیروزه فام
*******************************
ساقی خبربیار که فصل پیاده رفتن است
عشقم به کربلا شدوهنگامه ی نخفتن است
سروی که درقامت نخل روییدن گرفت
امروزروزاربعین ودوباره رفتن است
********************************
چه باید کرد حاصل را
که عمرم رابطالت کُشت
توامّا حاصل عمرت
کشیده ضرب وتفریقی
کلمات کلیدی: